۲ مطلب با موضوع «اندیشه» ثبت شده است

تاریخ فلسفه غرب: قسمت دوم (اگزیستانسیالیسم)

در قسمت پیشین به دو مکتب عمده در فلسفه معاصر(اگزیستانسیالیسم و پوزیتویسم) پرداخته شد و نقاط اشتراک و افتراق آن به طور خلاصه بیان گردید. در این قسمت اگزیستانسیالیسم بیشتر مورد بررسی قرار گرفته است:

در ابتدا باید گفت که این چنین نیست که همه فیلسوفانى که ما در اینجا آنها را اگزیستانسیالیست مى خوانیم، آنها هم این لقب را بر خودشان پذیرفته باشند. در میان همه ی اینها، تنها فیلسوف نامدارى که این عنوان را نه فقط پذیرفته که دائماً هم به کار مى برد، ژان پل سارتر است. او بزرگترین شخصیت ادبى و هنرى است که از طریق نمایشنامه نویسى، رمان و نقد ادبى و مقالات سیاسى- اجتماعى مشهورش باعث تداعى نام اگزیستانسیالیست می شود و چنان نام سارتر و این مکتب با یکدیگر گره خورده است که هر گاه نام کسى به عنوان اگزیستانسیالیست برده مى شود، گمان مى رود که او با آراء و نظرات سارتر نیز موافق است. در حالى که عموم فیلسوفان اگزیستانسیالیست، چه الهى و چه الحادى با ژان پل سارتر مخالفت دارند و از این جهت عنوان اگزیستانسیالیست را بر خود نمى پذیرند یا مثل «یاسپرس» و «هایدگر» مى گویند ما فیلسوف وجودى هستیم.
فیلسوفان اگزیستانسیالیست، در پاسخ به مسائل وجودى متفق القول نیستند. بنابراین، یک نظام فلسفى از آراء و نظرات مجموعه ی این فیلسوفان بدست نمى آید؛ زیرا وقتى مى توان کلمه «مکتب فلسفى» را به کاربرد که لااقل طرفداران آن در ده مسأله وفاق داشته باشند، ولى فیلسوفان اگزیستانسیالیست تقریباً در جواب به هیچ مسأله اى با هم وفاق ندارند، البته به جز آن سوال اساسی که «بزرگترین ارزش انسانى چیست؟» که تقریباً همگى آنها بر این پاسخ متفق القول اند که بزرگترین ارزش انسان، «آزادى» است. پس چه چیز علت نامگذارى آنها تحت عنوان مکتبی به نام اگزیستانسیالیسم مى شود؟ علت، وفاق آنها بر نوع پرسش است. بر خلاف پاسخ ها، در ناحیه سوالات مى توان به طور نسبى، توافقی در بین اگزیستانسیالیستها پیدا کرد که ما در اینجا، طبق نظر دائره المعارف فلسفه ویراست «پل ادواردز» مشى مى کنیم و به شش مسأله و سوال مورد وفاق اگزیستانسیالیست ها مى پردازیم.
۱- مسئله تفرد انسانی
این مسأله، براى نفی...ادامه مطلب

موافقین ۱ مخالفین ۰
پتریکور

تاریخ فلسفه غرب: فلسفه معاصر (قسمت اول)

تاریخ فلسفه غرب، بازنویسی مجموعه درسهایی است که مصطفى ملکیان از سال ۱۳۶۹ تا اواخر سال ۱۳۷۳ در جمع دانش پژوهان پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تدریس کرده است. این مجموعه درسها با بیان روشن و رسا؛ در کنار دقت، اتقان و عمق تفهیم مفاهیم فلسفى خاص ملکیان توسط پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تهیه شده است. البته در میان تایید های اهالی فلسفه، نقدهایی هم بر این سلسله درسها وارد شده است مبنی بر اینکه در این تاریخ، برداشت‌های شخصی از متفکران و مکاتب فلسفی مورد علاقه ملکیان ترسیم شده است. راسل که خود نیز کتابی به همین نام دارد در پاسخ به نقدی مشابه می گوید: “هیچ کس فارغ از تمایل خاص خود نمی‌تواند تاریخ قابل توجهی بنویسد و نکته مهم، فقط...ادامه مطلب

موافقین ۱ مخالفین ۰
پتریکور